نشکن دختر

نشکن دختر.. محکم باش.. گوشاتو بگیر و برو جلو..

فقط نشکن...

اگه بشکنی دیگه هیچی نداری..

الان تنها چیزی که داری خودتی! اگه خودتم از دست بدی دیگه چی برات میمونه؟

محکم باش..

کر باش..


+بماند به یادگار از اول مرداد سال ۱۴۰۰.. خونه مادربزرگ.. وقتی وسیله‌هامونو آوردیم بذاریم زیرزمین.. بازم بابا شروع کرده با شوهر بحث میکنه.. دلم شکست.. ولی نمیذارم خودم بشکنم...

+ تو خیلی قوی هستی.. بهت افتخار میکنم که با اییییینهمه فشار روحی، هنوزم نه تنها سرپایی بلکه هدفم داری!

خودخواه باش

آره... خودخواه نباشی باختی

خودخواهی یعنی چی؟

یعنی من به خودم اهمیت میدم.

یعنی برنامه‌های خودم اولویتمه

یعنی وابستگی اول و آخرم به خودمه

یعنی هیچگونه وابستگی به هیچ‌چیز و هیچ‌کس ندارم

یعنی اجازه نمیدم فکرم رو به خودت درگیر کنی

یعنی با وجود تماااام تلخی‌ها و سختی‌ها، من ادامه میدم

یعنی سرسختم برای خوب کردن حال خودم

یعنی حاِلِ خوبم اولویتمه

یعنی بودن یا نبودن کسی تو زندگیم به انتخاب خودمه

یعنی اگر نخوام به راحتی میتونم به هیچ‌چیزی جز خودم فکر نکنم

یعنی یا من برنده‌ میشم یا حالم خوبه یا خوشبخت‌ترین میشم

یعنی خدا تمام کائنات رو در جهتِ خوب کردن حال من مامور کرده

یعنی تمام ذراتِ اطرافم در تلاشن که از من، منِ بهتری بسازن

آره...

یا خودخواه میشی یا له‌ات میکنن

دِ رها کن آخه

یه چیزایی رو تا وقتی رها نکردی اذیتت میکنن.. کافیه فقط یه بار برای همیشه رهاشون کنی و بی توجه بشی بهشون، به وضوح آرامش رو احساس میکنی

این جمله رو همیشه یادت باشه "رها کن تا آروم بگیری"

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری

رها کن تا آروم بگیری


خیلی خری اگه رها نکنی :|

صلاح و ....

امروز خیلی با خدا حرف زدم

ولی خالی نشدم برعکس همیشه

حتی ظهری رفتم وایسادم جلو حسینیه،  مستقیم با خودش حرف زدم

نمیدونم چرا امروز اینجوری شد

دیگه از این جمله هم حالم بهم میخوره "حتما به صلاح بوده"

ینی یه تنفر خاصی پیدا کردما

هر چی میشه صلاح صلاح.. ای بابا :/

بغضِ چغر بد بدن

اومدم خونه

صابخونه نیست

تو کل ساختمون تنهام

تا میتونستم داد زدم 

گریه کردم

با خدا دعوا کردم

زجه(ضجه) زدم

خودمو زدم

التماس کردم

مامانمو صدا زدم

خدا رو صدا زدم

تنهاییمو فریاد کشیدم...


پس چرا هنوز این بغض لعنتی تمومی نداره؟